عشق مافیایی p3
رسیدن به بيمارستان ات رو سریع از آمبولانس در آوردن و بيمارستان بودن و کوک پشت سرشون میرفت همه با ترس به کوک نگاه میکردن چون اون یه مافیای عادی نبود بزرگ ترین مافیای جهان بود(ات نمیدونه کوک مافیاست چون ات زندگیشو بخاطر یه مافیا از دست داده) ات رو بردن داخل اتاق عمل ولی نزاشتن کوک بره تو وبعد از چند ساعت بعد خانم دکتر اومد بیرون وگفت:
دکتر: این دختر خانم ....
.
.
.
.
.
.
.
بمونید تو خماری
لایک ها رو زیاد کنید براتون می خوام چند پارتیه اسما ..ت بزارممم اگه دوست دارید
دکتر: این دختر خانم ....
.
.
.
.
.
.
.
بمونید تو خماری
لایک ها رو زیاد کنید براتون می خوام چند پارتیه اسما ..ت بزارممم اگه دوست دارید
- ۱۴.۶k
- ۰۷ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط